جذب ثروت و فراوانی

روآن سباستین اتکینسون را می شناسید؟ او بازیگر، کمدین و فیلم‌نامه‌نویس اهل بریتانیا و هنرپیشه معروف نقش مستر بین است. قطعا همه شما کارهای او را دیده اید و او را می شناسید و حتما می دانید که او یکی از مولتی میلیاردرهای انگلستان است. اما موفقیت او اتفاقی و یا حاصل معجزه نبوده است. روآن اتکینسون وقتی کار خود را تازه شروع کرده بود، به دلیل ضعف در قدرت بیان نقش های زیادی به او پیشنهاد نمی شد، اما او از این نقطه ضعف به نفع خود استفاده کرد و تبدیل یکی از معروفترین کراکترهای طنز دنیا شد و حتی توانست لقب سر از ملکه انگلیس دریافت کرد. مثال های بسیار زیادی وجود دارد و افراد زیادی هستند که از هیچ شروع کردند و به هر جا که می خواستند رسیدند. در راه جذب ثروت و فراوانی، نقاط ضعف خود را بشناسید و با هوشمندی آن ها را تبدیل به فرصت کنید.

سیلوستر استالونه، یکی از معروفترین و ثروتمندترین بازیگران است که همواره فیلم های او طرفداران زیادی داشته است. او یک نویسنده بود و عاشق داستان نویسی و بازیگری. شغل و درآمد دیگری نداشت. داستانی را با الهام از یکی از مبارزات محمد علی کلی نوشته بود. سیلوستر برای چاپ این داستان سراغ افراد زیادی رفت. اما ناشران یا داستانش یا اصلا نمی پسندیدند و یا از او می خواستند که داستانش را اصلاح کرد. با وجود تمامی جواب های منفی که می شنید، باز هم مطمئن بود که می تواند کتابش را چاپ کند. پایداری او در این مسیر تا جایی پیش رفت که دیگر هیچ پولی برای ادامه زندگی نداشت و حتی همسرش نیز او را تنها گذاشت و تنها دوست او سگش بود. اما پس از مدتی به دلیل نیاز به پول، مجبور به فروش سگ شد. روزگار بسیار سختی را می گذراند. اما هیچ یک از این مشکلات سبب نشد که از هدف و رویای خود دست کشیده و شغل خود را تغیر دهد. به خود می گفت من می توانم و موفق می شوم. در نهایت نیز چنین شد. از یک دفتر فیلم سازی با او تماس گرفتند و موافقت خود را برای ساخت فیلمی از داستان او اعلام کردند. او در ابتدا بابت فروش داستانش پیشنهاد یک میلیون دلار پول می دهد که در ابتدا موافقت نمی شود اما باز هم او روی حرف خود می ماند بعد از اینکه این مبلغ را برای خرید داستانش قبول می کنند شرط دیگری می گذارد. کسی که از بی پولی همه چیزش را از دست داده، با شهامت جلو می رود و شرط خود را بازی در نقش اصلی فیلم می گذارد. کسی که حتی از نظر تکلم مشکل دارد و سال ها سختی را تحمل کرده است تا یک مشتری خوب برای کارش پیدا کند، اکنون که در یک قدمی جذب ثروت و فراوانی است، شرطی عجیب برای فروش داستانش پیشنهاد می دهد. به دلیل مشکلی که در بیان داشت در ابتدا پیشنهاد او را رد کردند و به او گفتند تو توانایی این کار را نداری. اما زمانی که متوجه جدی بودن او شدند شرط را پذیرفتند و در عوض رمان او را 500000 دلار ارزانتر خریدند. و این سکوی پرتابی برای سیلوستر در مسیر جذب ثروت و فراوانی بود.