قدرت ذهن انسان، روش های استفاده از قدرت ذهن و مواردی از استفاده از تصویرسازی توسط انسان های بزرگ در این مقاله مورد بحث و بررسی علمی قرار می گیرد. افراد زیادی از قدرت ذهن انسان صحبت می کنند. اما قدرت ذهن چیست و چه آثاری در زندگی روزمره انسان دارد؟ آیا افراد می توانند با استفاده از قدرت ذهن تغیری در زندگی خود ایجاد کنند؟ روش استفاده از قدرت ذهن چیست؟ در این مقاله به تمامی این پرسش ها و نکات جانبی قدرت ذهن با استفاده از مثال زندگی انسان های بزرگ نظیر آلبرت انیشتین پرداخته خواهد شد. سایت موفقیت موسسه ملک پور همواره در تلاش است تا با در اختیار گذاشتن اطلاعات ارزشمند به صورت رایگان، تغییر مثبتی را در زندگی افراد پدید آورد.
قدرت ذهن و آشنایی با قدرت ذهن آلبرت انیشتین
نگاهی به عادات زندگی آلبرت انیشتین، 10 سال پیش از شهرت
سال 1905 زمانی که آلبرت انیشتین در 26 سالگی خود قرار داشت را سال معجزه زندگی این دانشمند بزرگ نامیده اند. او با سه مقاله ای که درباره مباحث مختلف علم فیزیک نوشت، توانست این علم را متحول کند. جدا از نبوغ انیشتین در علم فیزیک، قدرت واقعی این دانشمند در قدرت ذهن و امواج فکری او بود. این نوشته درباره کارهایی نیست که فقط از عهده عده کمی بر بیاید. بلکه همه افراد می توانند با استفاده از آنچه قدرت ذهن خوانده می شود، زندگی خود را دگرگون کنند. همانگونه که انیشتین این کار را انجام داد.
با استفاده از یک سری قوانین می توان به چیزی که انیشتین به آن رسید، دست پیدا کرد. باید به این نکته توجه کرد که نتایج این کار یک باره و یک شبه پدیدار نمی شود. بلکه بنا به افکار و قالب های ذهنی هر شخص، این مدت زمان متفاوت خواهد بود. ولی چیزی که مشخص است این است که انسان از قدرت ذهن بسیار قوی برخوردار است که می تواند از آن استفاده کند.
انیشتین آن کسی نیست که تاریخ به ما می گوید
قبل از سالی که به عنوان سال معجزه در زندگی انیشتین نام برده می شود، تنها کلمه ای که به این دانشمند نسبت داده نمیشد، نابغه بود. یکی از معلمان در مدرسه به او گفته بود که هیچ اینده ای نخواهد داشت. انیشتین در سن 15 سالگی در مدرسه از رفتن به مقطع بعدی تحصیلی به دلیل سطح پایین علمی بازماند و همچنین در ادامه تنها دانش آموزی در کلاسش لقب گرفت که نتوانست به شغلی دست پیدا کند.
بعد از گذشت چند ماه انیشتین به خانه بازگشت و کم کم امید خود را از دست داد. در این زمان کم کم انیشتین شروع به بهره از قدرت ذهن خود کرد. پدرش به استادی از مدرسه نامه نوشت و از او درخواست کمک کرد تا بتواند برای پسرش کاری انجام دهدد. اما هیچ پاسخی دریافت نکرد. بیاد داشته باشید که تنها 4 سال پس از این شرایط و اتفاقات، انیشتین علم فیزیک را متحول کرد. اما انیشتین چطور با استفاده از قدرت ذهن به این موفقیت رسید؟
انیشتین یکباره به موفقیت نرسید
وقتی داستان زندگی انیشتین را بیان می کنیم، مستقیما بر روی موفقیت ها تمرکز می کنیم. در حالی که همانطوری که پیشتر هم گفته شد، زندگی این دانشمند با فرود های بسیاری نیز همراه بود. دو نکته درباره زندگی این شخص جالب توجه است که در ادامه به آن ها می پردازیم:
- آلبرت انیشتین از سنین پایین بر روی مسائل علمی ریاضیات تمرکز کرد. البته که او در دروس مدرسه نتوانست موفق ظاهر شود
- آلبرت انیشتین از ده سال قبل از سال معجزه زندگی خود به تخیل درباره آینده خود می پرداخت و امواج ذهنی مثبتی را به جهان هستی ارسال می کرد. او از راه هایی که خود نمیشناخت، در حال استفاده از قدرت ذهن بود. این دانشمند بعد ها بیان کرد: وقتی باور ها و افکارم را جمع آوری می کنم، به این نتیجه می رسم که امواج فکری و قدرت ذهن من بسیار مهم تر از دانسته های علمی در زندگی من تاثیر گذار بود.
انیشتین 10 هزار ساعت را صرف تمرین های ذهنی برای تقویت قدرت ذهن خود کرد
مدرسه ای که انیشتین در آن تحصیل می کرد و نهایتا اخراج شد، متدی را به دانش آموزان خود ارائه می کرد در رابطه با نگاه و قدرت ذهن. در واقع نخستین باری که انیشتین از قدرت ذهن در موقعیت های مختلف زندگی اش بهره برد، در زمان دانش آموزی وی بود.
انیشتین در سن 16 سالگی شروع به تصویرسازی ذهنی کرد. این تصویرسازی ها تمرین های ذهنی بودند که به او کمک کردند تا به ناهنجاری های زندگی خود آگاه شود. او با استفاده از قدرت ذهن، توانست تمامی احتمالات و شرایط را زیر نظر بگیرد و به دنبال چیزی که می خواست به وقوع بپیوندد، برود
در ادامه، انیشتین به دانشگاه پلی تکنیک زوریخ راه یافت و پس از پایان یافتن دوره تحصیلی، به دنیال فرصت های شغلی مختلف در اروپا رفت و سرانجام توانست به عنوان دفتردار در یک شرکت سویسی مشغول به کار شود که به مدت 4 سال هم به این کار ادامه داد.
اما در این مدت، انیشتین زمان خود را از دست نداد و طبق گفته مقاله ای که در روزنامه نیویورک تایمز نوشته شد، اولین نظریات در باب رابطه بین نور و سرعت که بعدها زندگی انیشتین و علم فیزیک را متحول کرد در همین زمان به وجود آمد. این امیدی که در انیشتین ایجاد شده بود، نتیجه تمرین هایی بود که برای تقویت قدرت ذهن خود انجام داده بود
با مرور کردن زندگی این دانشمند، متوجه میشویم که باید فکر کردن به موفقیت یک باره و به اصطلاح یک شبه را کنار بگذاریم و به دنبال روش قابل یادگیری باشیم که انیشتین بارها آن را تمرین کرد و در نهایت از آن بهره برد.
اگر انیشتین تنها کسی بود که با استفاده از این قوانین به موفقیت رسیده بود، خیلی ها این موفقیت را به استعداد ذاتی او نسبت می دادند. البته که این دانشمند از پشتکار و هوش بسیار بالایی برخوردار بوده است اما اگر به زندگی انسان های بزرگ و دانشمندان حوزه های مختلف نگاهی بیاندازیم، باز هم به استفاده از این قدرت ذهن می رسیم.
پس این مسئله چیزی نیست که ویژه افراد خاصی باشد و انسان های مختلف می توانند با یادگیری و کار کردن روی قالب های ذهنی خود به موفقیت و تغییر های جدید در زندگی خود برسند.
معمول ترین روشی که انسان های بزرگ از آن در تخیل ذهنی استفاده می کنند، این است که دقیقا چیزی را که می خواهند در ذهن خود بارها و بارها مرور کرده و با احساساتی که در این مسیر در خود ایجاد می کنند، به پدیدار شدن نتیجه ای که می خواهند کمک می کنند.
مثالی که درباره این موضوع می توان به یاد آورد، نیکولا تسلا دانشمند بزرگی است که اختراعات زیادی را در کارنامه خود داراست. تسلا از سنین نوجوانی به تقویت قدرت ذهن و تصویرسازی ذهنی پرداخت. به طوری که بعدها بیان کرد که چطور ساعت ها در ذهن خود به شهرها و کشورهای مختلف می رفت. دوستی هایی را تشکیل می داد و اختراعات مختلف را به ثبت می رساند.
از سن 17 سالگی، تسلا شروع به تصویرسازی های ذهنی و تمرین های مختلف برای تقویت قدرت ذهن خود کرد که با چاشنی احساسات همراه بود. ناپلئون هیل از احساسات در کتاب بیاندیشید و ثروتمند شوید به عنوان اشتیاق سوزان یاد می کند.
تسلا همچنین بیان می کند:
زمانی که ایده ای را در نظر می گرفتم، یک بار آن را در ذهن خود می ساختم. بار دیگر ساختارش را تغیر داده و آن را بهبود می دادم و حتی تستش هم می کردم. هیچ فرقی نمی کند! نتیجه یک چیز است. در این روش می توانم ایده های مختلف را آزمایش کنم و احتمالا مختلف را در نظر بگیرم بدون اینکه به چیزی دست بزنم. زمانی که باور می کنم که می توانم ایده ای را عملی کنم، آن را انجام می دهم و همواره به همان شکلی که باور کرده ام، به وقوع پیوسته است.
یکی دیگر از مهارت هایی که می توان استفاده کرد و کم تر به آن توجه شده است، تصویرسازی افراد مختلف در ذهن است تا بتوان بهتر یاد گرفت و تاثیرگذارتر عمل کرد. امروزه علم ثابت کرده است که افرادی که از قدرت ذهن و تصویرسازی قوی تری برخوردار هستند، بهتر می توانند شرایط مسائل زندگی شان در آینده را حل کنند و خود را برای مشکلات احتمالی آماده کنند.
برای مثال قدرت ذهن می تواند برای کسی که می خواهد کارآفرینی کند بسیار مفید واقع شود. در واقع فرد کارآفرین با استفاده از قدرت ذهن می تواند بهتر نیازهای جامعه را شناسایی کرده و به کسب و کاری پرسودتر برسد.
همچنین قدرت ذهن می تواند به حل کردن مشکلات پیش آمده در مسیر رسیدن به اهداف هم کمک کند. وقتی زندگی کسی را سرلوحه خود قرار دهیم و سعی کنیم نکات مثبت او را در ذهن خود تصویرسازی کنیم، یک مدل ذهنی از او در خود ایجاد می کنیم که می تواند در بسیاری از مراحل زندگی به کمک مان بیاید. ما این رفتار را از ناپلئون هیل در کتاب بیاندیشید و ثروتمند شوید مشاهده می کنیم. ناپلئون هیل در این کتاب می گوید:
هر شب قبل از اینکه به خواب بروم، جلسه ای را در ذهنم با افراد بزرگی که سرلوحه زندگیم قرار داده ام ترتیب می دهم و در رابطه با مسائل مختلفی که در زندگیم وجود دارد با آن ها صحبت می کنم و به جنبه های مختلف موضوعات می پردازم.
در حقیقت، ناپلئون هیل یکی از راه های تصویرسازی ذهنی را در زندگی خود به کار می برده است.
چه رشته کاری و تحصیل شما ریاضی باشد یا تجارت و یا طبابت و.. شما باید مدلی از افراد موفق در رشته تان در ذهن خود داشته باشید تا در مواجه با مسائل مختلف بتوانید راه درست را انتخاب کنید. این روش که یکی از راه های به کار گیری قدرت ذهن است، می تواند از راه هایی باشد که افراد را در مسیری که پیش رو دارند کمک کند. اما افرادی که می خواهند این روش را شروع کنند باید قدم های زیر را بردارند:
- یک نمونه موفق در رشته ای که در آن مشغول هستید در ذهن خود قرار دهید
- موقعیت های مختلف این نمونه در رشته خود را در ذهن تصویرسازی کنید
- صحت این نمونه را در زندگی خود نیز امتحان کنید
افرادی که در رشته های مختلف مشغول عستند و ساعت ها صرف کار کردن بر روی آن می کنند، معمولا روی روش خاصی تمرکز نمی کنند. در قدم اول باید راه و مسیر هایی را در ذهن پرورش داد تا بتوان با استفاده از آن ها به اوج موفقیت در رشته خود رسید.
در واقع افراد باید هدف خود را بهترین بودن در رشته خود قرار دهند. مهم نیست که این فرد یک مکانیک است یا یک کارخانه دار تولید مواد غذایی! همواره هدف اصلی شخص در زمینه رشته خود باید بهترین بودن باشد. نمونه موفقی از مسیر و راهی که به موفقیت در رشته تان منجر می شود را در ذهن تان پرورش دهید و از قدرت ذهن تان استفاده کنید. راه های مختلف را بسازید. امتحان شان کنید و بهبودشان دهید. باور کنید که این کارها هزینه ای برای تان نخواهد داشت. فقط شما را به هدف تان نزدیک تر خواهد کرد.
– یک مکانیک، مدلی از خودرویی که فکر می کند بهترین خواهد شد را در ذهن می سازد و امتحان می کند
– یک معمار، ساختمانی که فکر می کند جهان را به خود خیره می کند را بارها در ذهنش می سازد
– یک اقتصاد دان، اقتصادی که فکر می کند پویاست را در ذهن خود پرورش می دهد
این قدم می تواند در آینده کوتاه مدت و بلند مدت بسیار کمک کننده باشد. افراد وقتی جوانب مختلف راهی که در پیش گرفته اند را تصویرسازی و بررسی می کنند، در زمان مواجه با موانع می تواند بهترین واکنش را نشان دهد و به نوعی از یکی دیگر از راه ها برای بهره از قدرت ذهن خود بهره می گیرند.
برای مثال:
- می توانید امتحان کنید که یک بیننده چطور به نقاشی شما، ویدیو و یا اثر شما واکنش نشان می دهد و شما چه حسی را در قبال آن واکنش تجربه خواهید کرد.
- چطور یک تصمیم در آینده نتیجه می دهد
نمونه ذهنی خود را در دنیای واقعی امتحان کنید!
با بررسی های مختلفی که درباره جوانب مختلف مسئله در ذهن تان انجام دادید، حالا زمان آن رسیده تا در واقعیت امتحان کنید. با توجه به اینکه شما از قبل احتمالات مختلف را ساخته و تصویرسازی کرده اید، احتمالا برای هرچیزی آماده اید. در این زمان است که قدرت ذهن تان تاثیرگذار واقع می شود.
با تشکر،🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏